مايکل موزر رايزن ارشد بين المللي هشدار داده: اگر منابع آب درياچه اروميه تأمين نشود، اين درياچه تا 3 سال ديگر خشک مي شود.

به نظر من درياچه اروميه همين الان هم مرده است . يادم هست ۴ آذر ماه ۱۳۷۸ ،‌يعني ۱۱ سال قبل كه من مسئول كميته حيات وحش انجمن حمايت از حيوانات بودم ، از طرف انجمن يك تجمع اعتراضي مقابل يكي از شركت هاي بهره بردار آرتمياي درياچه اروميه در خيابان گاندي ترتيب داده بوديم كه بعد نيروي انتظامي اومد و جمعمون كرد!

 از همان زمان هشدارها نسبت به نابودي درياچه شروع شده بود . اما هيچ كس گوش نكرد . متاسفانه هنوز هم هيچ كس نمي خواد اين واقعيت تلخ را بپذيرد . اينكه اروميه نابود شده ، مگر نابودي يعني چه ؟ آيا جز اين است كه مساحت يك درياچه نصف شود ؟ آيا جز اين است كه سيست آرتميا كه تنها موجود آبزي درياچه است تعدادش از ۴۰۰ سيست در هر متر مكعب به ۲-۳ تا سيست رسيده ؟ آيا جز اين است كه ديگر خبري از انبوه فلامينگوها و پليكان هاي تخم گذار نيست ؟

متاسفانه من با سابقه  ۱۲ ساله فعاليت زيست محيطي ام امروز شاهد تلخ ترين وقايع زيست محيطي در برخي مناطق هستم . در همين مدت كوتاه چيزهايي را ديدم كه ديگر امروز خبري از آنها نيست . من گذشته پارك ملي گلستان و پارك ملي درياچه اروميه را در همين ۱۰-۱۲ سال پيش ديدم و الان هم دارم مي بينم كه چه بلايي بر سر اين دو پارك آمده . از همه بدتر من پارك ملي خجير و سرخه حصار ديروز رو ديدم و امروز هم دارم مي بينم. من تالاب انزلي و ميانكاله رو ديدم و امروز هم ديدم . ...

امروز روند تخريب و بعضا نابودي و مرگ اكوسيستم هاي ايران اينقدر شدت گرفته كه ديگه نيازي نيست دنبال يك بازنشسته و كارشناس با سابقه بگردم تا برام از گذشته هاي حسرت بار و آينده تاسف بار مناطق بگه . حتي من هم در همين مدت كوتاه شاهد اين توالي سريع يا به عبارت ديگر شاهد اين تغييرات گسترده و مخرب در برخي مناطق بودم .

مي دانيد تاسف آور تر و شرم آور تر از همه اينها چيست ؟ اينكه در نتيجه سوء مديريت مناطق مان را نابود كرديم و رفت و حالا به جاي احيا و حفاظت بيشتر و به جاي اينكه از خواب بيدار شويم، ‌با اين توجيه كه برخي از اين مناطق اصلا ارزش حفاظتي نداشتند و ندارند ،‌مي خواهيم آنها را از جرگه مناطق چهارگانه تحت حفاظت سازمان خارج كنيم تا راحت تر واگذارشان كنيم ! و در عوض مناطقي را در هيئت دولت به عنوان مناطق چهارگانه انتخاب كنيم كه اصلا از پشتوانه حقوقي لازم برخوردار نيستند و چنانچه اين دولت عوض شود و دولت ديگري سر كار بيايد ،‌به راحتي ميتواند حفاظتي بودن اين مناطق جديد را كان لم يكن تلقي كند . چرا كه هيچ يك از اين مناطق در شوراي عالي محيط زيست كه از پشتوانه قانون برخوردار بوده ،‌به رسميت شناخته نشده اند و تنها در يك نشست هيئت دولت كه هيچ جايگاه حقوقي و پشتوانه قانوني ندارد ،‌به عنوان حفاظت شده ،‌اعلام شده اند .

كه اگر جز اين بود ،‌هيچ وقت ،‌دولت نهم شوراي عالي محيط زيست را منحل نمي كرد ! اگر قرار بود رويه دولت نهم و دهم در بحث محيط زيست همان رويه گذشتگان باشد پس اصلا چرا شوراي عالي محيط زيست منحل شد ؟

شوراي عالي محيط زيست بالاترين نهاد قانونگذاري در حوزه محيط زيست بوده كه از پشتوانه قانوني هم برخوردار است . انحلال اين شورا در سالهاي گذشته به مثابه اين است كه مثلا فردا مجلس را منحل اعلام كنيم و بعد بگوييم خب به جاي اينكه اين همه نماينده دور هم جمع شوند و قانون براي كشور وضع كنند ، همين كار را از فردا هيئت دولت انجام خواهد داد و بعد هم توجيه كنيم كه آنچه ما در دولت به جاي مجلس وضع مي كنيم ،‌همان قانون است !

به نظر من در دوران گذشته با اينكه بي توجهي هاي زيادي در حق محيط زيست شد،‌اما هرگز شوراي عالي محيط زيست را به پايين نكشيدند و هرگز قوانين و مصوبات وضع شده زيست محيطي را به بازي نگرفتند . ولي امروز هر كس به خود اجازه مي دهد براي خود قانون و مصوبات را آنطور كه ميخواهد تفسير كند،‌آنطور كه مي خواهد نقض كند ،‌آنطور كه مي خواهد عوض و بدل كند و آنطور كه ميخواهد شرط و شروط براش قائل شود .